یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

داستان غم انگیز از یک دانشجوی مهندسی.

یک داستان غم انگیز از یک دانشجوی مهندسی.
.
.
یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود
بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد
.

اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه
وزها ازپی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت
"اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن.

.ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.
..
چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!! 
.
نتیجه اخلاقی این ماجرا. .
.
 
 
 
 
 
 

پسرهای مهندسی هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.!!!

خدا پشت پنجره ایستاده

جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه. مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه. موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت
 
 
جانی وحشت زده شد...لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش همه چیزو ... دیده ... ولی حرفی نزد.
 
مادربزرگ به سالی گفت " توی شستن ظرفها کمکم کن" ولی سالی گفت: " مامان بزرگ جانی بهم گفته که میخواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟" ... جانی ظرفا رو شست
 
بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که میخواد بچه ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت :" متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سالی احتیاج دارم" سالی لبخندی زد و گفت:"نگران نباشید چونکه جانی به من گفته میخواد کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟"... اون روز سالی رفت ماهیگیری و جانی تو درست کردن شام کمک کرد.
 
چند روزی به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای سالی رو هم انجام بده. تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز رو بهش اعتراف کرد. مادربزرگ لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت:" عزیزدلم میدونم چی شده. من اون موقع کنارپنجره بودم و همه چیزو دیدم اما چون خیلی دوستت دارم بخشیدمت. من فقط میخواستم ببینم تا کی میخوای به سالی اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره!"
 
****************************** **
 
گذشته شما هرچی که باشه، هرکاری که کرده باشید.. هرکاری که شیطان دایم اون رو به رختون میکشه ( دروغ، تقلب، ترس، عادتهای بد، نفرت، عصبانیت، تلخی و...) هرچی که هست... باید بدونید که خدا کنار پنجره ایستاه بوده و همه چیز رو دیده. همه زندگیتون، همه کاراتون رو دیده. اون میخواد که شما بدونید که دوستتون داره و شما رو بخشیده... فقط میخواد ببینه تا کی به شیطان اجازه میدید به خاطر این کارا شما رو در خدمت بگیره!
بهترین چیز درباره خدا اینه که هر
وقت ازش طلب بخشایش میکنید نه تنها میبخشه بلکه فراموش هم میکنه.
همیشه به خاطر داشته باشید: 
خدا پشت پنجره ایستاده

هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت.
'آیا این تبر توست؟' هیزم شکن جواب داد: ' نه' فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد
: نه. فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟ جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوش حال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوش حال روانه خونه شد. یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب. '
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. ' تو تقلب کردی، این نامردیه '
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز 'نه' می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به کاترین زتاجونز 'نه' میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی: هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

تست هوش برای فضنفر

غضنفر در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده شرکت کرد
 
سوالات این مسابقه به شرح زیر بود
جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟ الف- 116 سال   ب- 99 سال  ج- 100 سال   د- 150 سال
غضنفر از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد

 
 
کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟  الف-برزیل   ب-شیلی    ج-پاناما   د-اکوادور
غضنفراز دانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست


مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟  الف-ژانویه   ب-سپتامبر    ج-اکتبر    د-نوامبر
غضنفر از خدا کمک خواست
 
کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟ الف-ادر    ب-البرت    ج-جورج    د-مانویل
غضنفر این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد
 
 
نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟ الف-قناری   ب-کانگرو   ج-توله سگ   د-موش صحرایی

غضنفر از خیر یک میلیون دلار گذشت
 
 

جواب سؤالات در پایین
 .
.
.
.
.
.

اگر شما فکر میکنید که از غضنفر باهوشتر هستید و به هوش او میخندید پس لطفا به جواب صحیح سؤالات در زیر توجه کنید
 

جنگهای صد ساله از سال 1337 تا 1453 به مدت 116 سال طول کشید

 
کلاه پانامایی در کشور اکوادور ساخته میشود
 
انقلاب اکتبر روسیه در ماه نوامبر جشن گرفته میشود    
نام کوچک شاه جورج البرت بود (در 1936 او نام کوچک خود را تغییر داد)
توله سگ در زبان اسپانیایی INSULARIA CANARIA  که در فارسی به معنی جزایر توله سگها است
هرگز به غضنفر نخندید!!!!!



ببخشید از این که چند وقت نبودم 

مشکلات زندگی هست دیگه 

درس 

کار 

عمو شدنمو  

اگه خواستین آرتمیس (جیگر عمو رو میگم) رو ببینید برین یه سر به صفحه فیسبوکم بزنید 

 

عاشقتونم



برف در برق

هوای وبلاگم مثل هوا تهران و بیشتر شهرای ایران برفیه 

 

امیدوارم از اولین برف امسال خاطرات خوش براتون بمونه 

 

دوستون دارم   صالح

وبلاگ شیوا

سلام دوستان 

این دوست عزیزم شیوا وبلاگش رو تازه راه اندازی کرده و وبلاگ خیلی قشنگی داره تحما بهش سر بزنید 

اینم آدرسش هست http://just-kiss.blogsky.com/

 

با تشکر صالح

برنامه نویس و تاجر!!!

یک برنامه‌نویس و یک تاجردر یک > مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر > در هواپیما نشسته بودند. > برنامه‌نویس رو به تاجر کرد و > گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ > تاجر که می‌خواست استراحت کند > محترمانه عذر خواست و رویش را به > طرف پنجره برگرداند و پتو را روى > خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره > گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من > از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما > جوابش را نمی‌دانستید ۵دلار به من > بدهید. ...بعد شما از من یک سوال > می‌کنید و اگر من جوابش را > نمی‌دانستم من ۵دلار به شما > می‌دهم. تاجر مجدداً معذرت خواست > و چشمهایش را روى هم گذاشت تا > خوابش ببرد. این > بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى > داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا > جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر > من نتوانستم سوال شما را جواب دهم > ٥٠ دلار به شما می‌دهم. این > پیشنهاد چرت تاجر را پاره کرد و > رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى > کند. > > برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح > کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر > است؟» تاجر بدون اینکه کلمه‌اى > بر زبان آورد دست در جیبش کرد و > ۵دلار به برنامه‌نویس داد. حالا > نوبت خودش بود. تاجر گفت: «آن چیست > که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا > دارد و وقتى پائین می‌آید ۴پا؟» > برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد > و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش > رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را > مورد جستجو قرار داد. آنگاه از > طریق مودم بیسیم کامپیوترش به > اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در > کتابخانه کنگره آمریکا را هم > جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى > پیدا نکرد. سپس براى تمام > همکارانش پست الکترونیک فرستاد و > سوال را با آنها در میان گذاشت و با > یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها > هم نتوانستند کمکى کنند. > > بالاخره بعد از ۳ ساعت، تاجر را > از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او > داد. تاجر مودبانه ٥٠ دلار را > گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره > بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى > مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، > جواب سوالت چه بود؟» تاجر دوباره > بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد > دست در جیبش کرد و ۵ دلار به > برنامه‌نویس داد و رویش را > برگرداند و خوابید

شماره اس ام اس های مهم

شماره اس ام اس های مهم:

دریافت اطلاعات راه های ایران:1000141

(کد تلفن شهر مبدا و مقصد را با یک فاصله به این شماره ارسال نمایید)


دریافت اطلاعات آن لاین و زنده ترافیک راه های ایران از طریق نرم افزاری که بر روی موبایل شما نصب می گردد:

لینک دانلود: http://iran141.ir/class.aspx?class_id=7



سایت اطلات راه های ایران: www.iran141.ir 



گزارش اطلاع دادن تخلف تاکسی: 30004246

( شماره پلاک ماشین متخلف رو بفرستید)

 

رهگیری نامه پستی:

2000441 (ابتدا حرف Rرا بنویسید و بعد شماره روی رسید پستی رو )

 

مشکلات شهری (شهرداری):

3000137

 

 

اعلام نتیجه کنکور شب قبل از قرارگرفتن در سایت سنجش:

2000000 (شماره داوطلبی رو بفرستید)

 

با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه:

 10001336

 

دیکشنری:

 1000384 یا 1000370 (لغت مورد نظر رو بفرستید)

 

لغت نامه آریان پور:

 2000444 Word-to-translate

 

ایجاد پست در پرشین بلاگ:

 300072

 

گرفتن خلافی ماشین:

3000515

( عدد عمودی کنار کارت رو بفرستید)

 

 

گرفتن قبض موبایل:

30009

با فرمت زیر بنویسید:

تاریخ شروع ؛ تاریخ انتها مثلا 860123 ؛ 860101 یعنی از اول سال 86 تا 23 فرودین ماه

 

 

خدمات بانک ملت:

200033

 

خدمات بانک اقتصاد نوین:

200050

 

خدمات بانک سپه:

200020 – 200021-200022

 

 

خدمات بانک کشاورزی:

2000911- 200093

 

 

خدمات بانک سامان:

20000

 

 

خدمات بانک صادرات:

200060

 
 

 

 

خدمات بانک تجارت:

200070

(توجه داشته باشید برای استفاده از خدمات بانک ها اول باید در شعب

درخواست رو پر کنید)

 

 

اطلاعات پرواز:

2000444 :

( با این فرمت : پرواز Filight-code)

 

 

نرخ ارزهای رایج : 2000444 با این فرمت : Currency-name

 

 

اطلاعات هوا:

1000305 ( پیش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستید)

 

 

ساعت کشورها:

1000392 (نام کشور رو بفرستید)

 

 

مکان های دیدنی هر شهر:

1000394

 

 

مسافت بین شهر ها:

1000396

 

 

آخرین بازی های کامپیوتری:

1000400

 

 

جدیدترین نرم افزار ها:

1000401

 

 

اطلاع از اینکه دامین مورد نظر رجستر شده یا خیر:

1000355

 

بورس

نرخ سهام یک شرکت:

2000444 ---بنویسید : Bourse sompany -id

بیشترین افزایش قیمت:

2000444 (بنویسید : (Bourse high

کمترین افزایش قیمت:

2000444 ( بنویسید : Bourse low)

 

 

اوقات شرعی:

2000916 

 

امیر جان ممنونم ازت

تلنگر مولانا

molana.jpg 

(در ابتداء باید عرض کنم عکس فوق یکی از شاهکار خط فارسی هست، تمام اثر با قلم کار شده) 

 

نه مرادم نه مریدم ،

نه پیامم نه کلامم،
نه سلامم نه علیکم،
نه سپیدم نه سیاهم.
نه چنانم که تو گویی،
نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند و شنیدی.
نه سمائم،
نه زمینم،
 
نه به زنجیر کسی بسته و نه برده‌ی دینم
نه سرابم،
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم،
نه گرفتار و اسیرم،
نه حقیرم،
نه فرستاده پیرم،
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
 
نه جهنم، نه بهشتم
 
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه‌ گفتم،
نه‌ نوشتم،
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم.
 
 
 
حقیقت نه به رنگ است و نه بو،
نه به های است و نه هو،
نه به این است و نه او،
نه به جام است و سبو...
گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته و در پرده بگویم،
تا کسی نشنود آن راز گهربار جهان را،
آنچه گفتند و سرودند تو آنی ...
خود تو جان جهانی،
گر نهانی و عیانی،
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی
که خود آن نقطه عشقی
تو اسرار نهانی
 
همه جا تو
 
نه یک جای ،
 
نه یک پای،
 
همه‌ای
 
با همه‌ای
 
همهمه‌ای
 
تو سکوتی
 
تو خود باغ بهشتی.
 
تو به خود آمده از فلسفه‌ی چون و چرایی،
 
به‌ تو سوگند که این راز شنیدی و
 
نترسیدی و بیدار شدی،
 
در همه افلاک بزرگی،
 
نه که جزئی ،
 
نه چون آب در اندام سبوئی،
 
خود اوئی،
 
به‌خود آی
 
تا بدرخانه‌ی متروک هرکس ننشینی
 
و به‌ جز روشنی شعشعه‌ی پرتو خود
 
هیچ نبینی
 
و گل وصل بچینی
 
به‌خودآ...

علت درس نخوندن دانشجویان !!!!

 
در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است 
 به این ترتیب 313 روز باقی میماند.

حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای
یک فرد نرمال مشکل است. 
بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند

در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا'' 122 روز میشود.
بنابراین 141 روز باقی میماند

اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا'' 15 روز میشود.
 پس 126 در روز باقی میماند

پس 96 روز باقی میماند
1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است.
چرا که انسان موجودی اجتماعی است.
این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند

روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند

تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند
در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید
.
پس 6 روز باقی میماند

در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است

سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند

پس یک دانشجوی نرمال نمیتواند درس بخواند!!!
1روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند
طبیعتا'' 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود.