یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

قبل و بعد ازدواج

 

پسر: بلاخره موقعش شد،چیزی که انتظارش رو میکشیدم!!

دختر: تا حالا شده که بخواهی با هم نباشیم ؟
پسر: حتی فکرش را هم نکن
دختر: دوستم داری ؟
پسر: البته، هر روز بیشتر از دیروز
.دختر: تا حالا به من خیانت کردی ؟
پسر: نه ! برای چیمیپرسی؟
دختر: منو میبوسی ؟
پسر: معلومه ! هر موقع که بتونم
دختر: منو کتک میزنی ؟
پسر: دیوانه شدی ؟
دختر: میتونم به تو اعتماد کنم ؟
پسر: بله
دختر: عزیزم
.
.
بعد از ازدواج

.

.

.

.
حالا از پائین به بالا بخوانیدش 

با تشکر از خودم 

بابا این همه مطلب میزارم یکی نیست از من تعریف کنه   هههعیییییییی

نظرات 2 + ارسال نظر
زهره چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:18

خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه ماکه حال کردیم

شقایق چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 http://bikaranegi.blogsky.com

یخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

یخ خودتی
خوب ناراحتی نخون
به من چه تو بد سلیقه ای...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد